به بهانه انتشار ندای وظیفه Black Ops II

باز هم ماه نوامبر و باز هم یک ندای وظیفه دیگر اما این باز از نوع بلک اوپس.نسخه قبلی بلک اوپس با آن پایان با شکوه که حتما از خاطرتان نرفته است.کاپتان پرایس معروف و آن صحنه به دار آویختن تروریست داستان از سقف.

این بار داستان در سال 2025 آغاز می شود.جایی که نیرو های امنیتی به دنبال رائول مندز که خود را منجی جهان می داند هستند زیرا دولت مردان ایالات متحده مطلع شده اند که وی در حال پیاده سازی یک حمله تروریستی می باشد.

در این بازی چیز جدیدی برای غافلگیر کردن مخاطب وجود ندارد اما در کل همه چیز خوب است.در اینجا خبری از سطح گرافیکی Battlefield 3 نیست .اما وقتی تنظیمات گرافیکی را روی بالاترین درجه قرار دهید همه چیز فوق العاده است.به مدل های شخصیت و چهره ها خوب دقت نمایید که چقدر فوق العاده می باشند.اثرات نور ، سایه ها ، و همچنین آب در صحنه ها کاملا استادانه طراحی شده است.زمانی که شخصیت ها در کنار دیوار و یا درختان قرار می گیرند کیفیت سایه های محیط طبیعی بیشتر از شخصیت ها می باشد که این خود یکی از نکات جالب در طراحی این بخش از بازی می باشد.

 

نقشه هایی که بازی در آن انجام می شود یا همان لوکیشن های بازی خیلی بزرگتر از آنچه است که از نسخه های قبلی دیده شده بود.در هریک از 16 مرحله بازی که تقریبا 8 ساعت برای اتمام کلیه مراحل زمان لازم است از پوشش های مختلفی برای سنگر گرفتن و مخفی ماندن از دید حریف می توان استفاده کرد.

در مراحل ابتدایی در جنگل های میانمار قرار خواهید گرفت که دارای پوشش گیاهی برای مخفی شدن می باشد و سپس با استفاده از تجهیزات خود وارد تاسیسات زیر زمینی خواهید شد که دارای پوششی متفاوت می باشد و شما باید از امکانات محیط نهایت بهره را ببرید.اولین سو ئیچ به هواپیما های بدون سرنشین وکنترل آن در همین لحظات ابتدایی بازی صورت می گیرد.

شاید سالهاست که شما در حال انجام بازیهایی به سبک شوتر یا تیر اندازی هستید اما در این بازی تیر اندازی خطی دچار نوآوری هایی شده که تاکنون در هیچ بازی مشاهده نکرده اید

در این بازی از سلاح های نسل آینده نیز استفاده شده که به اصطلاح Pack Sci-Fi خواانده می شودند و به طور مثال می توانید با استفاده از دوربین های اشعه ایکس دشمن را از پشت دیوار ببینید و یا از هواپیمای بدون سرنشین استفاده نمایید و یا از تیر بار های خودکار و هدایت شونده برای نابودی اهداف استفاده نمایید و حتی کنترل آنها را به صورت از راه دور در دست بگیرید.در برخی از موارد این سلاح ها جنبه جاسوسی دارند به عنوان مثال در یکی از مراحل رباتی عنکبوت مانند را ار راه کانال های هوا برای تصویر برداری و منهدم ساختن تجهیزات الکترونیکی به کار خواهید که زیگی نامیده می شود.

بزرگترین مشکل این بازی شاید بتوان کمی در روند روایت داستان دانست.فلش بک های بی مورد در باره زندگی David Mason و پدرش Alex Mason و شخصیت Frank Woods که شخصیت های به جا مانده از قسمت قبلی بلک اوپس می باشند و ارتباط چندانی به داستان بازی ندارد و شاید حس شود که فقط برای طولانی شدن بازی در بازی گنجانده شده است باعث می شود که پلیر از روند بازی به نوعی جا بماند و داستان را فراموش کند.

در این بازی همانند نسخه قبلی رهبری گروه حمله کننده از بالا نیز جز مراحل قرار داده شده که در نسخه قبلی  برای اولین بار از این سبک اکشن استفاده شده و به یکی از مراحل محبوب این بازی تبدیل شده است.این مرحله از زیبا ترین و مهیج ترین مراحل بازی است که شما می بایست از سه بخش از یک نیروگاه با استفاده از چیدمان صحیح نیروهای خود و مدیریت و استفاده از آتش پوششی برای هر یک از گروه ها تا رسیدن نیروهای کمکی محافظت کرده و در صورتی که 2 بخش از تاسیسات مورد حفاظت را از دست بدهید ماموریت شما با شکست مواجه خواهد شد.

داستان بازی در کل یک تسویه حساب شخصی بین راول مندز ( شخصیت منفی داستان ) با چند تن از مامورین ویژه CIA به خصوص یک مامور به اسم Frank Wood به حساب می آید که مندز به نوعی او را مقصر اصلی در مرگ خواهرش می داند

تصویر Frank Wood در جوانی و کهنسالی

مندز از خواهرش که در کودکی در یک حادثه آتش سوزی دچار سوختگی شدید از ناحیه صورت شده و زیبایی صورتش به کلی نابود شده مراقبت می کند و علاقه شدیدی به وی دارد.از طرفی Wood و Mason دو مامور CIA و دو دوست صمیمی هستند.در یکی از ماموریت ها Wood و گروهش توسط نیروهای مندز اسیر شده و تمامی افرادش به علت شکنجه کشته می شوند اما خود Wood توسط دوست صمیمی اش Mason نجات میابد در حالی که در یک قایق و داخل یک محفظه چندین روز بدون آب و غذا به همراه افرادش محبوس بوده و تمامی افرادش از بین رفته و فقط او جان سالم به در می برد.از اینجا دشمنی wood و مندز شروع میگردد.این خاطرات از زبان wood در حالی که پیرمردی سالخورده تبدیل شده و توانایی راه رفتن را ندارد برای پسر دوستش Mason که او نیز مانند پدرش مامور CIA  تبدیل شده باز گو می شود.پسر Mason دوست دارد تا از راز مرگ پدرش مطلع شود و معتقد است که شاید از طرق دوست قدیمی پدرش بتواند از این راز پرده بردارد و………

شایدبتوان ضعیف ترین مرحله این بازی از نظر پرداخت مربوط به مرحله افغانستان دانست.شاید کمی مضحک باشد که در سال 2025 با اسب به نبرد با تانک و هواپیمای بدون سرنشین پرداخت.

اما شخصیت منفی این بازی از نظر شخصیت پردازی به نوعی جالب است که تیم کانتر باز را برآن داشته تا کمی به این شخصیت بپردازد.رائول مندز شخصیتی است که به صورت جنون آمیز خواهر خود را دوست دارد و

پس از مرگ او تصمصم می گیرد از عوامل مرگش انتقام سختی بگیرد و تا آخر داستان بازی به نوعی موفق میشود تا به هدف خود برسد.این ضد قهرمان  دست نیافتنی  به نظر میرسد به نوعی که هیچ زندانی نمی تواند آن را در خود نگه دارد و به نوعی نقشه های او قابل پیش بینی نمیباشد.در نسخه های قبلی شخصیت های منفی مانند زاخایف و… هیچ یک به این شکل از نظر شخصیتی از پرداخت خوبی برخوردار نبودند.او در طول داستان  به شخصیت محبوب پلیرها تبدیل میگردد. شاید نحوه انتقام گیری او و بیشتر از همه سکانس آخر بازی به محبوبیت او بیشتر افزوده است.برای درک این شخصیت توصیه می کنیم این بازی را از دست ندهید.نمی توان گفت که این نسخه از بازی یک موفقیت بزرگ مانند نسخه قبلی خود است اما یک گام در ست به سمت آینده می باشد و یک نسخه وفادار به سری های قبلی این بازی است.

همچنین ببینید

animation

انیمیشن کوتاه de dust 2

در این انیمیشن 9 دقیقه ای شما یک سری مشکلات و گرفتاری هایی که همه …

یک نظر

  1. سلام
    اونجا که با اسب میجنگن خاطرات فرانک وود در سال 1986 در افقانستان هست با هلیکوپتر و جت نه در سال 2025 با هواپیمای تک سرنشین و… لطفا اطلاعات غلط ندید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *